زخمی ترین پرستوی آلام، روح من

حلاجی از هزاره ابهام، روح من

دارد دگر به دایره کفر می رسد

نزدیک به ستایش خیام ... روح من

از آن نخست له له پرواز میزدی

در آرزوی صبح سر انجام، روح من

پرواز کن، خدا به تو مشتاق تر ز توست

پرواز کن به شوق دلارام، روح من

هر ثانیه کنار تو و در کمین توست

آن وعده خدا که مبارک ترین توست!